بانک آموزشی

بانک آموزشی

نرم افزار - سخت افزار - طراحی - برنامه نویسی _ ویروس شناسی ...
بانک آموزشی

بانک آموزشی

نرم افزار - سخت افزار - طراحی - برنامه نویسی _ ویروس شناسی ...

خانمها از همسر خود چه می خواهند؟

تا کنون این سوال به ذهن هزاران مرد خطور کرده: "چرا همسرم احساس ناراحتی میکند؟" "او از من چه انتظاری دارد که برآورده نمی شود؟"

این سوال زمانی به ذهن آنها خطور می کند که همسرشان از زندگی مشترک احساس نارضایتی و ناراحتی کرده و تمایل به جدایی و طلاق از خود نشان می دهد. من در جلسات مشاوره خانواده ای که داشتم تا کنون بارها و بارها به این مسئله برخرود کرده ام.

در نگاه اول شاید درک این مطلب که شرکای زندگی از هم چه می خواهند و چه انتظاراتی دارند، قدری دشوار باشد. البته در این میان وظیفه آقایون قدری سخت تر میباشد، چرا که معمولاً هر چند وقت یکبار نیازهای خانم ها تغییر کرده و انتظارات جدیدی از همسر خود پیدا می کنند.

در قدیم برای یک آقا فقط کافی بود که به خوبی نیازهای اقتصادی خانواده را مرتفع کند، کار ثابت داشته باشد و از عهده خرج و مخارج زندگی بر بیاید. اگر یک مرد مرتباً فکر خوش گذرانی، هدر دادن درآمد، بدرفتاری با همسر نبود می شد اسم یک مرد "خوب" را بر روی گذاشت.

اما در حال حاضر شرایط فرق کرده و این موارد در نظر بسیاری از خانم ها کافی نیستند. با در نظر گرفتن مطلب "جفت روحی"، عبارتی که حاکی از یک ارتباط قوی عاطفی و قلبی است، کار قدری سخت تر شده و خانم ها معمولاً به دنبال مردهایی می گردند که با آنها در یک طول موج قرار گرفته باشند.

کسانی که از نظر روحی با هم یکسان باشند، سبب تکامل هم شده و باعث میشوند که بهترین خصوصیات هر فرد به بالاترین میزان خود برسد. رابطه میان آنها به طور باورنکردنی رضایت بخش بوده، صمیمیت به اوج خود می رسد و در کنار عشق، دوستی و همدلی نیز در رابطه آنها وجود دارد.

ارتباط میان این افراد به واسطه پیوند عاطفی قوی که میانشان وجود دارد، حفظ میشود. این دو نفر خوشحال هستند که توانسته اند یکدیگر را پیدا کنند. آنها به راحتی می توانند احساسات خود را با یکدیگر در میان بگذارند و همیشه یکدیگر را از احساسات و عواطف شخصی شان باخبر می کنند. از نگرانی ها، ترس ها، شادی ها، و نهایتاً امید ها و آرزوهای یکدیگر نیز با خبر هستند.

آنها معمولاً خودشان بر این باورند که علاوه بر پیوند عاطفی که میانشان وجود دارد، نوعی کشش روحی شدید نیز نسبت به یکدیگر در وجودشان یافت می شود.

البته بسیاری از زوج ها هستند که در ابتدای ازدواج و در همان دوره های اولیه، حس نزدیکی شدید نسبت به یکدیگر دارند. هر دو نفر از اعماق وجودشان به رابطه میرسند و تمام انرژی و نیروی خود را صرف بهبود بخشیدن ارتباط خود با یکدیگر می کنند. حتی برخی از آقایونی که کم حرف و ساکت هستند، طی این دوران تلاش می کنند که خودشان را واردار کنند تا بیشتر صحبت کنند، تا به این وسیله بتوانند ارتباط بیشتری را با طرف مقابل داشته باشند.

اما به مرور زمان این امکان وجود دارد که کیفیت رابطه تغییر کند. گاهی اوقات حتی به دلایل کاملاً قابل درک، مانند وظایف نگهداری از کودکان، برخی از خانم ها ممکن است احساس کنند که دیگر هیچ گونه رابطه ای میان آنها و همسرانشان وجود ندارد.

برخی از آقایون متوجه نیستند که باید صمیمیت احساسی را در تمام عرصه های زندگی با خانم خود حفظ کنند. آنها در ابراز احساس کردن راحت نیستند. حتی این امکان هم وجود دارد که اصلاً نتوانند افکار و احساسات خود را به زبان بیاورند و در نتیجه قادر به برقراری ارتباط مناسب با همسر خود نیز نخواهند بود.

شوهر یکی از دوستانم می گفت که ترجیح می دهد در چشم هایش میخ بکوبد تا اینکه بیاید و احساساتش را با همسرش در میان بگذارد! من به عنوان یک مشاوره خانواده که سال ها تجربه مشاوره در زمینه امور خانوادگی را دارم، مطمئنم که درصد بسیار زیادی از آقایون دیگر هم ممکن است یک چنین تصوری داشه باشند. تعداد زیادی از آقایون احساسی مشابه آنچه ذکر شد، دارند.

طبق تفکر سنتی، یک ازدواج واقعی نیازمند وجود یک مرد واقعی است؛ و یک مرد واقعی هم هیچ گاه گریه نمی کند، احساساتش را ابراز نمی کند، و به هیچ وجه در مورد احساساتش حرفی به میان نمی آورد.

یک چنین مردی، از قدرت بسیار بالایی برخوردار می باشد، همیشه بر روی احساساتش کنترل دارد، و خودش کلیه مشکلاتش را بدون اینکه هیچ گونه کمکی از دیگران بگیرد حل مینماید. در حالیکه او از نظر احساسی بسیار استوار و محکم است، همسرش احساس می کند که فاصله زیادی با او دارد و نمی توان هیچ گونه ارتباطی با او برقرار کند.

خوب در این قسمت ممکن است که برخی از آقایون از خود سوال کنند که "پس همسر ما از ما چه انتظاری دارد؟" "آیا آنها از ما انتظار دارند که همانطور که دخترها واکنش نشان می دهند، برخورد کنیم؟" پاسخ این سوال هم مثبت است هم منفی.

نه، خانم ها انتظار ندارند که همسرانشان طبق جزئی ترین نکات زنانه عمل کنند (به عنوان مثال برای حمام نوزاد برنامه ریزی کنند، تصمیم بگیرند که چه لباسی بپوشند، و...) اما بله، انتظار هم دارند که از نظر احساسی آنها را تامین کرده و به طور دائم احساساتتان را با او در میان گذاشته و رشته عاطفی را استوار نگه دارند.

بنابراین آقایی که این محدوده حیاتی، برای ایجاد رضایت در ارتباط خود با همسرش را از دست داده، چه کاری باید انجام دهد؟ برای بدست آوردن توصیه های ویژه در این زمنیه - که در مشاوره های پیشرفته خانواده استفاده میشود

 خانم ها کسی را می خواهند که روحشان با او سازگاری داشته باشد و عمیقاً احساس نزدیکی با او داشته باشند. خانم ها به دنبال حمایت عاطفی و صمیمت احساسی هستند. کلیه این موارد به آن معناست که آنها همسری را میخواهند که در مورد احساساتش با آنها صحبت کند و برای ارتباط احساسی و عاطفی ارزش قائل باشد.

خوب شوهری که به این نکته مهم بی اعتنایی می کند، باید چه کاری انجام دهد؟ اولین گام این است که باید به اهمیت پیوند های عاطفی پی ببرد، و در مرحله بعدی دست به عمل بزند. مراحل زیر بیشتر در جلسات مشاوره ی خانوادگی مورد بحث و بررسی قرار می گیرند و به شما برای شروع این پیوند های عمیق عاطفی کمک میکنند.

1- برای صحبت در مورد وقایع روزانه، زمان مشخصی را در نظر بگیرید

گاهی اوقات شاید تنها به 10 تا 15 دقیقه زمان نیاز داشته باشید تا بتوانید پیوندهای عاطفی خود را با همسرتان همچنان تنگاتنگ نگه دارید. در برخی اوقات دیگر شاید چیزهای بیشتری برای بیان کردن و در میان گذاشتن با همسرتان داشته باشید.

به هر حال در طول این مدت زمان، چه کوتاه باشد و چه بلند، باید تمام تلاش خود را بکار گیرید تا پیوند های عمیق عاطفی با همسرتان ایجاد کنید. زمانیکه خانمتان در حال صحبت کردن با شماست باید با دقت به حرف هایش گوش داده و تمام حواستان را به او بدهید. باید بتوانید احساساتی را که فرای لغات و کلمات به شما انتقال می دهد را دریافت کنید. اگر در مورد مسئله خاصی مطمئن نیستید، می توانید با سوال کردن در همان مورد موارد ابهام را رفع کرده و مسئله را برای خود روشن نمایید.

برای اینکه بتوانید تمام توجه و تمرکز خود را به خانمتان بدهید، باید رادیو و تلویزیون را خاموش کنید، و اگر ضبط روشن است نیز آن را خاموش یا صامت کنید. تلفن را از پریز بکشید و سعی کنید که در طول آن زمان هیچ گونه وقفه ای میان صحبت هایتان ایجاد نشود. به او بگویید که این مدت زمانی را که در کنار او می گذرانید و در طول آن با هم گفتگو می کنید، برایتان از ارزش بسیار بالایی برخوردار می باشد و برای این زمان ارزش بسیار زیادی قائل هستید.

2- راحت طلبی را کنار گذاشته و با تلاش کلیه احساسات، مشکلات و نکات قابل ملاحظه را با همسرتان در میان بگذارید

من برخی از مردها را می شناسم که برای اینکه دوست ندارند خانم های خود را ناراحت و نگران کنند، بسیاری از مشکلات و وقایع مهم زندگی خود را با آنها در میان نمی گذارند. آنها نمی دانند وقتی که خانم از طریق دیگری متوجه این موضوع شود، چقدر احساس ناراحتی و تنهایی به او دست خواهد داد.

اگر خانمی متوجه شود که همسرش به او اعتماد نمی کند، اولین فکری که در ذهنش ایجاد می شود این است که شوهرش به او هیچ گونه "نیازی" ندارد. زمانی که یک آقا احساساتش را با همسرش در میان نگذارد، چالش ها و رنج های زندگی اش را در خانه مطرح نکند، و مشکلاتش را با او در میان نگذارد، به خانم صدمه های عاطفی بسیار زیادی وارد ساخته و به خانم حس عدم پذیرش دست می دهد.

و اگر به دلیل مشکلات و ناراحتی هایی که در مسائل شغلی خود دارید، عصبانی و ناراحت شده و عصبانیت خود را بر سر همسرتان خالی کنید، با این کار زمنیه بوجود آمدن مشکلات بسیار بزرگتری را در آینده برای خود فراهم خواهید آورد.

اگر ناراحت و یا عصبانی می شوید، باید به خانمتان بگویید که دقیقاً چه احساسی دارید و دلیل بوجود آمدن یک چنین احساسی چه چیزی است. در مورد شرایطی که در آن قرار گرفته اید با همسر خود صحبت کنید و به دنبال راه حل هایی بگردید که هر دوی شما از آن راضی باشد.

3- زمانیکه همسرتان باتلاش زیاد تصمیمی را اتخاذ می کند، از بیان راه حل های نسنجیده و ناگهانی بر طبق عادت به شدت خودداری کنید.

اکثر آقایون گرایش دارند تا مشکلات را حل کنند و همچنین بدشان نمی آید که برای همسرشان نیز مفید بوده و به آنها کمک کنند. به همین دلیل کاملاً طبیعی است که وقتی خانم مشکلش را با همسر خود در میان می گذارد، آقا به سرعت راه حلی را در ذهن خود پرورش داده و آنرا در اختیار همسرش قرار دهد.

یک چنین واکنشی بر خلاف تصور آقا، خانم را به شدت ناراحت می کند. سیستم اتوماتیک ذهن مردها اینطور کار می کند که باید فوراً راه حلی را برای مشکلات پیدا کرده، مشکل را از میان برداشته و به سراغ کارهای بعدی بروند؛ اما خانم ابتدا باید در مورد شرایط مشکل زا صحبت کرده و موقعیت خود را به خوبی تحلیل و بررسی نماید. خانم وقتی مشکل خود را مطرح می کند، الزاماً به دنبال پیدا کردن راه حل نیست و نمی خواهد کسی به او دیکته کند که چه کاری را باید انجام دهد، در چنین مواقعی او تنها فقط گوش شنوایی می خواهد تا با او دردل کند.

زمانی که آقایون به طور جدی متوجه یک چنین اختلافی میان دو جنس مونث و مذکر بشوند، آنوقت به خوبی درک خواهند کرد که برای حل مشکلات همسر نیازی نیست که خودشان را تحت فشار قرار دهند. آقا فقط باید به حرف های همسرش گوش داده و او را در حین صحبت از مشکلاتش، حمایت کند.

4- اگر شما دائماً در بیان احساسات و کنترل احساسات منفی خود با مشکل مواجه هستید، سعی کنید با یک مشاور در زمنیه ارتقای مهارت های احساسی خود مشورت کنید.

شاید لازم باشد که چند جلسه به طور فردی و چند جلسه به همراه همسرتان در کلاس های مشاوره شرکت کنید تا به نتیجه ی مطلوب دست پیدا کنید.

همچنین می توانید احساسات خود را در یک دفترچه یادداشت کنید و زمانیکه در موقعیت خاصی قرار گرفتید که نوعی حس جدید و خاص به شما دست داد، آنوقت میتوانید حس خود را به خوبی درک کرده و آنرا بر روی کاغذ بیاورید. و نهایتاً هم اگر نمیتوانید احساسات خود را به صورت شفاهی با همسر خود در میان بگذارید، میتوانید آنها را بر روی کاغذ بنوسید و به صورت یک نامه به همسر خود بدهید.

در هنگام نوشتن به اندازه کافی فرصت دارید تا به چیزهایی که در ذهنتان وجود دارد، فکر کنید و دقیقاً همان چیزی را که مد نظرتان است به بهترین شیوه و با به کارگیری بهترین کلمات به همسرتان بگویید.

5- به یاد داشته باشید که بیشترین میزان تغییر زمانی روی می دهد که شما چند گام کوچک در یک جهت جدید بر می دارید

شما یک شبه نمی توانید تمام خصوصیات اخلاقی خود را تغییر دهید، اما اگر تلاش کنید مطمئن باشید که می توانید موفق شده و کیفیت زندگی مشترکتان را ارتقا بخشید، چراکه روند رفتاری شما تاثیر بسزایی بر روی زندگی مشترکتان خواهد داشت. بیشتر خانم ها هم انتظار ندارند که همسرانشان یک شبه به طور کامل تغییر کرده و یک تفاوت ریشه ای را در خصوصیات خود بروز دهند. فقط وقتی ببینند که از نظر احساسی بهتر می توانید پاسخگوی خواسته هایشان باشید، برایشان کفایت میکند.

معمولاً کمتر اتفاق می افتد که مردی برای نجات زندگی مشترک خود از نابودی گام بردارد؛ خانم ها همین که بدانند همسرانشان به اندازه کافی به آنها اهمیت می دهند، برایشان کافی است و در تمام موارد سعی می کنند زندگی مشترکشان را همچنان پابرجا نگه دارند. آنها می خواهند که شوهرانشان برای آنها ارزش قائل بوده و از نظر احساسی آنها را حمایت کنند. آنها دوست دارند اعمالی را از همسران خود ببیند که به همراه خود این امور را در بر داشته باشد: توجه حقیقی به احساسات آنها، حس تقسیم جزئی ترین وقایع نزدیک زندگی، و انگیزه برای پیوند عاطفی روزانه برای حفظ ارتباط احساسی.

نویسنده: سوده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد